March 4, 2007

دادگاه مجازی

دادگاه مجازی به عنوان تمرین عمومی واحد درسی کارآموزیی قضایی و نیز آزمون پایان دوره محسوب می شود. در این تمرین دانشجویان به گروه های شش یا هشت نفره تقسیم می شوند و در هر گروه در مقام تیم های دو نفره وکیل، قاضی یا روزنامه نگار به ایفای نقش می پردازند. دانشجویان موظف هستند این تمرین را به منزله دفاع شفاهی و کتبی واقعی تلقی کنند چرا که در پایان دوره علاوه بر دفاع واقعی در برابر هیات داوری لوایح کتبی خود را تقدیم خواهند کرد. گروه روزنامه نگاران موظف هستند از منظر حقوقی و اجتماعی پرونده را بررسی کنند و گزارشی که مبین نظراتشان است را تنظیم کنند. لازم به ذکر است دانشجویان می توانند جزییاتی که فکر می کنند در نحوه دفاع تاثیر می گذارد را به اصل روایت اضافه کنند. بهر حال قوه تخیل، تفکر منتقدانه، استدلال و استنتاج آنها در ارزیابی گزارش کتبی مهم است. نحوه گفتگو، مهارت های اقناعی، مذاکره و طرز ایراد سخن و اعتماد به نفس نیز در ارزیابی دفاع شفاهی لحاظ خواهد شد. تقسیم بندی گروه ها به شرح زیر است

گروه کیفری یک : تیم وکلای شاکی آقایان شعبانی و امیری، تیم وکلای متهم آقایان دشتی و عباسی، تیم قضات آقایان لواف پور و محمدی تبار، گروه روزنامه نگاران آقایان محمدی و عیسی بیگی

کامران مدیر عامل اجرایی یک شرکت تجارتی است که اخیرا به اتهام خیانت در امانت مورد تعقیب کیفری قرار گرفته است. شاکی امیر نام دارد که سهامدار سابق شرکت به شمار می رود چرا اینکه اخیرا سهام خود را فروخته است. امیر در شکایت خود عنوان می کند که بارها از کامران درخواست اسناد مالی شرکت را داشته است اما کامران ادعا کرده است که به اسناد دسترسی ندارد. مطابق اساسنامه شرکت دفاتر شرکت باید توسط هیات مدیره نگهداری شود. از این رو کامران بارها در جلسات بازجویی اعلام می کند که دفاتر نزد حسابدار شرکت بوده است که مستقیما تحت نظارت هیات مدیره ایفای نقش می کرده است. براساس شکایت امیر قرارمجرمیت کامران صادرمیشود

گروه کیفری دو: تیم وکلای شاکی آقایان اطهری و هاشمی، تیم وکلای متهم آقایان توحیدی و عبدالمحمدی، تیم قضات آقایان قاسمی و شیروی


در کوچه خرداد همیشه سرو صدای بازی فوتبال کودکان بلند است. آقا و خانم احمدی از این وضعیت اصلا راضی نیستند. آقای احمدی پلیس بازنشسته ای است که تمام لذتش خوابیدن بعد از ظهر است خصوصا اگر جمعه باشد. آن جمعه هم آقای احمدی می خواست بخوابد اما صدای بچه ها اجازه پلک گذاشتن را به او نمی داد. رضا هنوز ترم آخر دانشگاه را تمام نکرده بود که با خانواده اش به خواستگاری دختری در کوچه خرداد می رود. آنها خیلی زود با هم نامزد کردند. جمعه ها رضا به دیدن مریم نامزدش می رفت. یکی از لذت های آنان نگاه کردن به بازی بچه ها از پشت پنجره و نقشه کشیدن برای آینده کودکان خودشان بود. روز حادثه آقای احمدی اینقدر عصبانی بود که چوب به دست از خانه بیرون پرید تا درس عبرتی به بچه ها بدهد.رضا وقتی آقای احمدی را چوب به دست می بیند به کوچه می دود و آقای احمدی را که در حال پایین آوردن چوب بر سر علی برادر نامزد رضاست را هل می دهد. رضا به اتهام ایراد صدمه عمدی تحت تعقیب قرار می گیرد. برای رضا مهم است که حبس نشود و برای آقای احمدی مهم است که رضا حسابی تنبیه شود

گروه کیفری سه: تیم وکلای شاکی آقایان موسوی و ذاکریان، تیم وکلای متهم آقایان فروغی نقدی نژاد، تیم قضات آقایان باقری و شهبازی، گروه روزنامه نگاران آقایان صالحی و شیرزاد

متهم این پرونده سیما نام دارد. زنی که دو بار ازدواج کرده است. یک بار وقتی چهارده سال داشت و حاصل این ازدواج سارا هیجده ساله است و ازدواج دومش دو سال پیش وقتی اکبر کارگر زمین کشاورزی سیما از او خواستگاری کرد. یک سال نکشید که سیما به اصرار اکبر زمین کشاورزی را فروخت و به تهران آمدند. اکبر مصرف مواد مخدرش را بیشتر کرد. حتی به اصرار و کتک سیما را مجبور می کرد تا با او در مصرف مواد مخدر سهیم باشد. سارا کم کم بزرگ می شد با حس بدی نسبت به اکبر که اصلا نمی شد کاریش کرد. سیما هم از حالت اکبر نسبت به سارا خوشش نمی آمد مخصوصا وقتی اکبر در حال مصرف مواد بود. یک شب وقتی سیما و اکبر هر دو نعشه بودند صدای فریاد سارا بلند شد. سیما سراسیمه به اتاق سارا دوید. سارا گفت که اکبر می خواسته به او نزدیک شود. سیما باور نکرد و سارا را کتک زد اما بعد از آن اکبر را هرگز با سارا تنها نگذاشت و سعی کرد که مصرف مواد مخدر را ترک کند. شب حادثه اکبر سیما را کتک زد تا با او مواد مصرف کند. دو ساعتی نگذشته بود که صدای فریادهای سارا بلند شد. سیما به داخل اتاق رفت اکبر را از اتاق بیرون کرد و در اتاق را قفل کرد. اکبر دست بردار نبود به سمت اتاق حمله ور شد. سیما ترسیده بود. اکبر داشت در را می شکست. سیما یک چوب برداشت بر سر و بدن اکبر می زد. اما اکبر قوی بود. سارا فریاد می زد مامان ، مامان ... سیما یک چاقو برداشت. دیگر نفهمید. همه چیز خیلی سریع اتفاق افتاده بود. چند ساعت بعد جنازه اکبر آنجا بود. سیما گریه می کرد و در اتاق سارا هنوز قفل بود. سیما در اتاق سارا را باز کرد. گفت می خواهد جنازه را بیرون ببرد. جنازه اکبر را تکه تکه کرد و تا صبح از خانه بیرونش کرد. چند ماه بعد سیما به اتهام قتل دستگیر شده بود. اولیای دم قصاص را برای این عروس ناخلف می خواستند. سارا تنها بود. باید کاری می کرد تا مادرش قصاص نشود. حتی پول وکیل گرفتن را برای مادرش نداشت


گروه حقوقی یک : تیم وکلای خواهان آقایان احمدی و عمو زاده خلیلی، تیم وکلای خوانده آقایان حیدری و حدادی دلاور ، تیم قضات آقایان عادلی مقدم و جعفری


فرشاد و فواد در قراردادی که منعقد می کنند، عملیات ساخت و احداث ساختمان متعلق به فرشاد را به فواد واگذار می کنند و در قرارداد شرط می کنند که فواد حق هیچگونه واگذاری عملیات مربوطه را به غیر ندارد و ملک مورد نظر را نمی تواند جزئا یا کلا به دیگری واگذار کند و یا انتقال دهد. ضمنا توافق می کنند که پس از اتمام عملیات سفت کاری فرشاد نیمی از ملک مورد نظر را به فواد منتقل کند. چند ماه بعد از این قراداد فواد از لحاظ اقتصادی با مشکل روبرو می شود و با سلمان در قرارداد دیگری توافق می کند تا سلمان عملیات ساختمانی را ادامه دهد و در مقابل سه دانگ مورد نظر را در مقابل اقدامات سلمان به او واگذار می کند. سلمان پس از انجام قسمتی از عملیات ساختمان دعوی الزام به تنظیم سند رسمی می کند. فواد هم در مقابل با طرح دعوی جلب ثالث از فرشاد می خواهد تا سه دانگ مورد نظر را به نام او کند


گروه حقوقی دو : تیم وکلای خواهان آقایان کاظمی و آذر بون ، تیم وکلای خواهان آقایان سید علی حسینی و علی نژاد ، تیم قضات آقایان عبدالمهدی و مهدی ابراهیمی ، گروه روزنامه نگاران آقایان محسن ولیی و هادی عمو شاهی

آقای اکبری خوانده دعوی حقوقی به خواسته تخلیه و جبران خسارات وارده به مورد اجاره است. آقای روشن خواهان دعوی ادعا کرده است که آقای اکبری عمدا خساراتی را به مورد اجاره که صحیح و سلامت به او تحویل داده شده است، وارد کرده است. ضمنا با وجود انقضای مورد اجاره و اخطار موجر برای تخلیه آپارتمان مورد اجاره را تخلیه نکرده است. از این رو تقاضای تخلیه مورد اجاره با احتساب کلیه خسارات را دارد. در برابر آقای اکبری دعوای متقابل با خواسته مطالبه خسارت علیه آقای روشن طرح می کند. آقای اکبری ادعا می کند که به خاطر عدم نصب تلفن و کولر که موجر قبلا تعهد کرده بود به او که دارای حرفه نویسندگی و لاجرم کار در منزل است خسارت وارد کرده است. آقای اکبری معتقد است موجر درصدد پس ندادن ودیعه می باشد وگرنه او بارها خواسته است تخیله کند اما موجر ودیعه را به او پس نداده است

گروه حقوقی سه: تیم وکلای خواهان آقایان حامد تنها و مهدی علوی، تیم وکلای خواهان آقایان قنبری نیا و سید مهدی موسوی نیا، تیم قضات آقایان هابیلی و توتچی ، گروه روزنامه نگاران آقایان تاج پور و شکری

خانم کیان بر علیه شوهرش آقای عباسی طرح دعوی مطالبه مهریه می کند. همزمان در دادگاه دیگری به جرم ترک انفاق شکایت کیفری طرح می کند. دعوی مطالبه مهربه به نفع خانم کیان حکم صادر می شود. در دعوی ترک انفاق نیز آقای عباسی محکوم و حکم تعزیری اش قطعی می شود که نتیجه زندانی شدن آقای عباسی است. وقتی آقای عباسی در زندان است، خانم کیان درخواست طلاق می کند و همچنین درخواست می کند تا دادگاه حضانت فاطمه دختر هشت ساله اشان را به او بدهد. آقای عباسی نمی خواهد خانم کیان را طلاق دهد. از طرفی اصلا علاقمند نیست تا فاطمه در صورت طلاق نزد مادرش بماند. خانم کیان ادعا می کند که آقای عباسی مواد مخدر مصرف می کند. آقای عباسی هم ادعا می کند که خانم کیان فاقد سلامت اخلاقی است و اخیرا مکالمات تلفنی مشکوک داشته است. خانم کیان می گوید که قادر به ادامه زندگی با آقای عباسی نیست مردی که به او اعتماد ندارد و مورد آزار روحی قرارش میدهد





2 comments:

Anonymous said...

salam lotfan moshakhas konid dar goruhe hoquqi2 vokalaye khahan va khande che kasani hastand?

Sahar Maranlou said...

سلام

همانطور که می بینید من خواهان و خوانده و تیم قضات را نوشته ام ، چطور آن را ندید؟